قبلا گفته بودم که امیر علی به همکلاسیش علاقمند شده....
جالبه اینکه بعدا متوجه شدم بر حسب اتفاق این خانم کوچولو همسایه ی ماست...
یه ماهی میشه که با نسترن صمیمی تر شدیم....زیاد خونمون میاد و می مونه با مامان و پسر کوچولو هم رابطه اش خوبه:)
روزای بهاریم با باد های گرم اینجا میگذره....
برای نوشتن ،موضوع زیاده اما خب کمتر مینویسم....
شاید نمیخوام ثبت شن....
کاش یکی به من بگه چته...
بر عکس خودت که کم حرفی چشمات پر حرفه...
خودت کمک کن... زور من تنهایی نمیرسه... یا اگرم بشه اون موقع من خستم از بس زور زدم تا بخونمت...
مثل من که به تو کمک میکنم برای شناختنم توم کمک کن....
ضررت به من نمیرسه... با خودت نامهربونی همین منو میرنجونه لجباز فروردینی!
*عنوان از سیدسعیدصاحبعلم
بعضاً دلم میخواد یکی بیاد بگه طرز برخورد با تو اینه! ولی کسی نمیاد هیچ یا خودم باید کشف کنم هر چند خودت کمکی نمیکنی یا این کتابو ببندم بذارم کنار....
بالام رو گذاشتم دم دست... به موقع نرسی عادت همیشگیم کار دستم میده....
*عنوان از وحشى بافقى
آدم عاقل میفهمه که از غم خوردن ،
کاری ساخته نیست !
میزنه زیر خنده ... هر چه بادا باد ...
#هوشنگ_مرادی_کرمانی