زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

سال 1397عزیز

سال نوی همگی مباااااااااااااااااااااااارک :)



می دهم خود را نویدِ سالِ بهتر سالهاست...

دیشب داشتیم با امیرعلی حرف میزدیم... 

بعد از کات کردنش با هانیه و سرگرم جریان عادی زندگی شدنش دیشب در مورد همکلاسی کورس زبانش میگف... 


گف اگه سال بعدم اینجا موندگار شدم و همه چی خوب پیش بره قصدم دارم ازش خواستگاری کنم :)


منم هم متعجب شدم! هم خوشحال! هم مشتاق! 


منتظرم ببینم 97 قرار چیا با خودش بیاره یا کیا رو با خودش ببره! 



*عنوان از مهدی اخوان ثالث 


پناه

بعضی ها به شعر،بعضی به ترانه،برخی به فیلم، و عده ای هم به کتاب پناه می برند؛ اما مدت هاست که آدم ها دیگر،به همدیگر پناه نمی برند...


برگه ی زردآلو ی عزیز :)

آخ الان مامان از خرید برگشته اونم با یه پاکت برگه ی زردآلو :)

البته باید اعتراف کنم مزه ی برگه زردآلو های وطنی رو نمیده ولی خوشمزه اس :)


اصلا یه وضعیه! :/

اصلاً نمیدونین چطوری وسوسه شدم برا خوردن سالاد الویه! 

الان به فکر تغذیه ی سالم و ورزش باشم یا به فکر طعم خیییییلی خوشمزه ی سالاد الویه! 

پوووووووووووف! :/


وسط تاریکی نپر... روشنایی در انتظارته...


همیشه بعد از تاریکی نوره، باید توی اون تاریکی به راهت ادامه بدی، روشنایی در انتظارته...

درست مثل حرکت قطار توی یک تونل تاریک، اگر بترسی و بیرون بپری، وسط راه و توی تاریکی می مونی توی اون تونل، ولی باید توی قطار بمونی و مسیر را تا آخر با قطار طی کنی، بعدش روشنایی در انتظارته...

وسط تاریکی نپر...



# هان نولان

#رقص روی لبه تیغ


P عزیز کجایی ؟

آخ آخ الان یادم افتاد چرا توو جعبه ی شمعای دیروز از حرف p فقط یه دونه بود!! 

آیدین میگه هپی دوتا p داره... 

میگم میدونم ولی نمیدونم چرا کارخونه ی سازنده اش یه دونه گذاشته از این! :/