زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

چقدر درک شدن دلنشین است...

چقدر درک شدن دلنشین است...


اینکه گاهی دوستی، همدمی، همراهی باشد که تو را بفهمد و بداند که تو همیشه همان عشقِ آرام و صبوری که گاهی بی حوصله می شود، داد و فریاد راه می اندازد و همه را بهم میریزد!


اینکه کسی باشد که بفهمد بی حوصلگی هایت از دلتنگی ست، از سَرِ خستگی و به جایِ ناراحت شدن و اخم کردن، حرف هایت را به دل نگیرد و با محبت آرامَت کند، خوب است کسی باشد که تو را بپذیرد و کنارت باشد، با همه یِ بدی ها و بی حوصلگی هایت، با تمامِ اعصاب خوردی ها و غُر زدن هایت...


و یادش نرود که تو همان خوبِ همیشگی هستی که فقط کمی خسته شده...



دلم دیوانه بودن با تورا میخواست...

شاید یه روز منم هم مسیر اونایی شدم که به عشق دیدن اون حرم ها کلی راه رو پیاده رفتن... 


:)


سعی کرده ام همه را دوست بدارم

همه دوست داشتنی اند، هرچند خود نمی دانند

سعی کرده ام به همه بگویم تو

چون احساس شیرین نزدیک بودن می دهد


سعی کرده ام به چشمها خیره نشوم

چشم هر کسی رازی دارد که پنهان کرده است

سعی کرده ام لبخندی داشته باشم

شاید کسی ببیند و کمی دلش باز شود.


سعی کرده ام به گل های پارک کنار خانه مان سلام کنم

گلها همیشه به دنبال نگاه های عابران سرگردان اند.

سعی کرده ام احساس زنی را که سر چهار راهی گل می فروخت بفهمم

شاید شمارش ثانیه های چراغ قرمز طولانی تر شود.


سعی کرده ام دوست بدارم

چون دوست داشتن ساده است.


ساده باشیم پس ...


#ای_لیا



این چیست که چون دلهره افتاده به جانم؟ حال همه خوب است مَن اما نگرانم....

هر وقت به مرحله ای از زندگی رسیدین که هر کسی که از راه میرسه به خودش اجازه بده درباره ی شما و زندگیتون اظهار نظر کنه ،قطعا باید رفت یه گوشه و مُرد! 


آدم باید اونقدر برای خودش احترام قائل باشه که به خیلی از اون بعضیا بگه به شما چه ؟


گاهیم باید بری بشینی  یه گوشه و های های به حال تمام گیج بازیای خودت گریه کنی... 


گاهی باید بزنی توو گوش اراده ای که سست شده ،که اونقدر بی غیرت شده که بهت اجازه میده ثانیه به ثانیه قدم به قدم از مسیرت ،از هدفت دور شی... 



از یه جایی به بعد هر کسی باید بره دنبال زندگی خودش... 

باید پای تمام خطاهاش وایسته... 


از یه جایی به بعد فقط باید خودت باشی که میسازی یا خراب میکنی... 

از یه جایی به بعد باید فقط به خودت حساب پس بدی ،از خودت خجالت بکشی ،به خودت دلگرم باشی ،به امید خودت زندگی کنی ،به خودت احترام بذاری ،باید الویت خودت باشی ،بعدش میتونی بقیه رو هم دوست داشته باشی.... 



فیلم پیشنهادی

یکی از کارای WILL SMITH 


I Am legend 


اورسلا (رمز 9041)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

حکایت من و روزهای تعطیل!

استاد میگه : من عاشق روزای تعطیلم...

زیر لب میگم:بر عکس من... 

میپرسه :چی گفتی  ؟ لطفاً بلندتر بگو بشنوم... 


صدام رو صاف میکنم و سعی میکنم به تلفظ کلمه هام دقت کنم... 


میگم :من اصولاً به روزای تعطیل علاقه ای ندارم... روزای کاری هفته رو ترجیح میدم... 

میخنده و میگه :واقعاً ؟


سرم رو به تایید حرفام تکون میدم... 


میگه :توم شبیه شوهر منی اونم اصلا علاقه ای به روزای تعطیل نداره... فقط میشینه جلو tv... 


دیگه نگفتم که اگه خونه باشم قطعاً منم همچین کاری میکنم...