برای خودتان یک دوست پیدا کنید، یکنفر که تا اَبَد بماند، یکنفر که حالتان،جانتان،یارتان،بد و خوبتان را همه را با هم بخواهد، یکنفر که حالش را بپرسید،خوابش را ببینید .
آدم ها باید، غیر از عشق و خانواده ،یکنفر را داشته باشند که همه چیزهایی که نمی شود به آن دو قبلی گفت به او گفت! از سردرد های کوچکتان تا غمهای یکساله!
یکنفر که تا صبح روبروی هم بنشینید و غرهایتان را بزنید و او گوش کند و شما را با آغوشش گمراه نکند و به وقتش آغوشش را چهار تاق باز کند برای شخص شما.
یکنفر که بابت هیچ چیز، سوال نکند تا وقتی می گوئید برویم ، او بند کفشهایش را بسته باشد ، قبل از قفل در. یکنفر باید باشد که از چشمهایتان هم را بشناسید.
یکنفر باید باشد که در جواب سوالهای شما بی حسادت بگوید: چه خوش رنگی،چه زیبایی،چه ماهی،چه یاری،چه خونه ای،چه دست پختی،چه هنری و هزار چه بدون حسادت و با کلی عشق.
یکنفری که یک نفر نیست، به شما وصل است ،یکنفر است. یکنفرِ کمیاب اما هست که نامش دوست است .
هر آدمی باید یکنفر را داشته باشد که صبح از فکرش در شما حسادت کند. یکنفر را دوست بدارید و با آن پیر شوید، اگر عمرمان قرارش به سپیدیست...
#صابر_ابر
مدارکم هم باید تایید شه هم ترجمه... بچه هایی که سال قبل این مراحل رو گذروندن میگن زمانبر ِ ...
بعد بره و*ز*ا*ر*ت*ا*م*و*ر*خ*ا*ر*ج*ه بعد هم س*ف*ا*ر*ت...
بعدش مهر بخوره تازه میشه مقدمات کار...
بعد باید رفت سراغ ثبت نام آزمونای دانشگاه ها...
رنکینگ دانشگاه ،ظرفیت دانشگاه ،تاریخ دقیق امتحان ...
اینا کارایی که باید تا آخر اسفند انجام شه :)
من آدم های زیادی رو دیدم که بی دلیل و با دلیل خوشبخت بودن ، حتی آدم های زیادی رو دیدم که وقتی ازشون سوال کردن خوشبختی ؟ یه لبخند بزرگ زدن که 'زیاد' .
اما همه چیز از همین جا شروع میشه ، فقط از یه سوال؛
از اون به بعد تعداد لبخند هات رو توی روز میشمری که ببینی خوشبختی ؟
روی تختت دراز میکشی و به سقف خیره میشی و مدام از خودت سوال میکنی که خوشبختی ؟
دونه دونه دوست داشتنی های زندگیت رو توی ذهنت مرور میکنی و یک دفعه ، گذشته ، غم ها ، شکست ها ، از دست رفتن ها ، تنهایی ها ، بدشانسی ها دست تکون میدند توی ذهنت که : هی ما اینجاییم ، هنوزم حس میکنی خوشبختی ؟
یه سوال خوشبختی ؟ می تونه بدبختت کنه ؟
هیچ آدمِ خوشبختی از خودش سوال نمیکنه، چون به خوشبختیش شکی نداره ،شک به یه خوشبختی خودش شروع یه بدبختیه.
میگیری چی میگم؟
#مرآ_جان
مسافرِ دی
چمدانِ برفی اش را
روی آخرین پلّه ی پاییز باز می کند؛
پای سرما به شهر باز می شود،
وَ من راه می افتم
که دلم را
برای زندگی کردن گرم کنم...!
خوب می دانم
از پسِ تمامِ سیاهی ها
رو سفید بیرون خواهم آمد...!
از مزایای بچه ی ته تغاری بودن اینکه کلیه ی قانون ها برای شما قابلیت لغو شدن دارن!
یه عدد پسر کوچولوی سرماخورده داریم که تا الان همچنان خوابه!!
والا من بچه بودم حتی اگه رو به قبله هم بودم میگفتن پاشو برو مدرسه! به خاطر مریضی مثل سرماخوردگی که نمیشه مدرسه رو تعطیل کرد!