این روز ها زندگی یک جایی بین صف طولانی کتاب هام خلاصه شده ، بین کتابهایی که هنوز نخوندم ،اون هایی که نصفه و نیمه هستن و اونهایی که در لیست سفارشن...
بین تمام اتفاقاتی که به کندی و خلاف میل پیش میرن و یا روزهایی که با تمام قوا یهو دیروز میشن...
بین دغدغه های ناتموم کاری و درسی و زندگی شخصی...
زندگی شاید حتی مثل من عمیقاً منتظر امتحان هایی هستش که یک سال بعد باید بدم همینقدر نزدیک و هم قدر گیج و منگ و همین قدر نگران و همین قدر در عین خستگی و دلواپسی و بدو بدو اما شاید امیدوار...
زندگی در نزدیکی های سی سالگیه...
هنوز 26 ولی سی سالگی به طور بارزی نزدیکه...
#عنوان از مولانا