بچه ها شنبه اومدن و تا من به خودم بیام یه اکیپ هفت نفره شده بودیم از کسایی که همکلاسی شون بودن و همشهری منم بودن...
خییییییییییلی زیاد خوش گذشت هر چند اثرات آفتاب سوختگی هنوز روی دستم موجوده ولی روز عالی بود....
بماند که مامان و بابا اندازه ی فرهنگ عمید گوشزد کرده بودن که حواست باشه تند نرونی قول بده لایی نمیکشی ووووووووو....
دیگه خودتون بهتر میدونین من سرتون رو درد نیارم!....