کشته شدم به دست کسی که فکر میکردم میشناسمش... فکر میکردم...
خودم این اجازه رو با حماقت هام بهت دادم....
حالا مردی برام، مطمئن باش توو دلم مردی و هیچ شدی...
نامردی و سنگدل.... بیشتر از اونی که تصورش رو بکنی....
عشق چیزی بود که ما لایقش نبودیم....
دیگه سمت من نیا حتی به عنوان یه دوست یه همشهری یه همکلاسی....
دیگه مرده و زنده ی من برات غریبه باشه همون جوری که تو از امشب برا من از هر غریبه ای غریبه تری....
تو خودت رو در من کشتی، نمیفهمی این یعنی چی.... نمیخوای بفهمی....
حالا دیگه قلبم از تو نمیرنجه چون هیچ شدی...
دور باش و نباش دیگه هیچ وقت نباش.... هیچ وقت...