زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

در دلَم غوغاست، اَمّا رازداری بهتر است....

میدونم که  این روزها کم مینویسم....


روزهای تابستونیم گرم و آروم میگذرن....

کنار قطعی برق و مهمون بازی و باشگاه و فیلم دیدن و گپ زدن با امیر علی و دنیز و هاله و کتابایی که هنوز تمومشون نکردم....


و صد البته بوی دلپذیر آلبالو:)


درخت آلبالوی گوشه ی حیاط و شربتا و مربا هایی که محصول همین درخت عزیز عه:)


توو دل این همه مشغله و زندگی چیزی توو وجودمه....کنده شده و جاش خالیه یا فقط زخم شده و الان داره خوب میشه نمیدونم چی فقط میدونم یه چیزی هست که درباره اش با کسی حرف نمیزنم،درباره اش نمینویسم،میخندم و میخندونم زیاد،سرگرم زندگیمم اما میدونم یه همچین چیزی هم هس....


با اصرار میگه من هستم و با اصرار میگم صبر داشته باش میگذره....




*عنوان از حسین دهلوی