زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

از روی چیزی می گذری و نه از روی هیچ

کمربندت را می بندی: هواپیما دارد به زمین می نشیند. پرواز کردن با سفر متفاوت است. چیزی که تو از آن رد می شوی، شکافی است در فضا. در خلا ناپدید می شوی، پذیرفته ای که برای مدتی در هیچ مکانی نباشی و خود آن مدت نوعی خلا در زمان است.


بعد دوباره بی هیچ ارتباطی با کی و کجایی که در آن ناپدید بوده ای، در لحظه ای و در جایی ظاهر می شوی. در این مدت تو چه می کنی؟ چگونه غیبت خودت را در دنیا و یا غیبت دنیا را در خودت پُر می کنی؟... می خوانی. از فرودگاهی تا فرودگاهی دیگر، چشمانت را از روی کتاب برنمی داری. و همین باعث می شود تا بپذیری که داری از روی چیزی می گذری و نه از روی هیچ.


عنوان: اگر شبی از شب های زمستان مسافری

نویسنده: ایتالیو کالوینو

مترجم: لیلی گلستان

ناشر: نشر آگه