زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

زنان علیه زنان

همیشه قاعده بر این بوده که مردان ناقض حقوق زنان معرفی می شوند اما، اگر ابتدایی ترین موارد نقض حقوق "زن" را بررسی کنیم، به واقعیت های تلخی می رسیم.


واقعیت تلخ این است که بیشتر از اینکه مرد بر علیه زن رفتاری کرده باشد این زنان بوده اند که علیه همجنسان خود بوده اند.زن ها قبول می کنند در نقش هوو ی یک زن دیگر (موقت یا دایم) قرار بگیرند.با علم به اینکه چه زجر روحی و روانی به همجنس خود وارد می کنند.ما زن ها به هم رحم نمی کنیم.



زنی را می شناسم که با و جود دانستن اینکه مرد متاهل و بچه دار است، به عقد مرد در آمده.بدون آنکه جبری در کار باشد.براحتی می گوید عاشق مرد شده.و من به او نگاه میکنم.به خطوط چهره اش.به چشمهایش.به خنده هایش.ظاهرش مانند همه زن هاست.مانند همه ما.یا زنی که متاهل است و با مرد متاهل دیگری رابطه دوستی دارد.هر دو از همسران خود دلزده، اما به دلایل مختلف نمی توانند از همسر خود جدا شوند.چند بار سوال به سر زبانم آمده تا بپرسم تا بحال،"زن" به احساس همسر مرد درباره خودش فکر کرده؟



زنانی از نسل خودم می شناسم که یک ربات تمام عیار است.پختن.شستن.سرویس جن/سی دادن.و دیگر هیچ.هیچ رای و عقیده ای از خود در مقابل همسرش ندارد.می بیند رفتار وقیح شوهرش با دیگر زنان را ولی از ترس بی سرپناه شدن حرفی نمی زند.مانند یک امر بدیهی می داند انجام این کار ها را و دلخوش به یک دست سرویس طلا.

 

نویسنده: لیلا جعفری



منبع وبلاگ خرمالوی سیاه