زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

جان ببر آنجا که دلم برده ای...

نمیدونم تا حالا توو اینستاگردیاتون پیج هایی رو دیدن که متعلق به خانم هایی  ِ که هم شاغلن و هم مادر... 


مادرای جوونی که شاید نهایتا 32-33سالشون باشه که البته بیشترشون جوون ترن... 


تقریبا همه ی اونایی که من دیدم چهار پنج تا بچه داشتن :)


نه اضافه وزنی ،نه کلافگی از دست بچه ها ،نه عقب موندن از کارشون ،نه بی برنامگی توو کارای خونه ،نه نرسوندن ناهار و شام... 


عکسا کلا عکسایی  ِ که حس زندگی توش موج میزنه... از همینایی که خوب بلده حال من یکی رو خوب کنه ^_^


پدر و مادر و بچه ها با هم ،کنار هم ،یا مشغول بازی با همن ،یا دست جمعی آشپزی میکنن ... 


خلاصه توو هر عکسی اون گرما و حس خوب خانواده ،خوشبختی ،از همون قابا میاد و میریزه توو دلت :)


بچه ها با حیوونا دوستن ،سگ ،گربه ،خرگوش ،گل و گیاه ها... 

بازی های بچگونه ،همبازیا :)


خونه ها از جنس همون خونه خارجیاس که توو فیلماشون هس... 

از همون خونه های بزرگ با سقفای شیرونی... با فضای سبز کوچیک جلوی خونه... تراسای چوبی،صندوق پستی سفید رنگ :)


دیدن اینجور پیجا حالم رو خوب میکنه :)

هر آدمی یه تصوری از آینده ،از خانواده داره... خانواده ای که یه روزی قراره خودش تشکیل بده... 


تعریف منم از خانواده همینه... 

اینکه بی دغدغه ی خوب یا بد شدن  عکسا فقط بیای و از ته دل بخندی... 

دلت گرم این با هم بودن باشه... 


یه خانواده ی پرجمعیت ،توو یه خونه ی شیرونی و بزرگ که تراسش پر از گلدونای رنگارنگ ِ ،صدای خنده ی بچه ها ،بازی شون ،دعوا شون ،بوی تن شون :) بالا رفتن از سر و کول پدرشون ،کاری که وقتی من بچه بودم میکردم و حالام پسرکوچولو  :)


بوی غذای خونگی ،بوی کیکایی که مخصوص عصرونه اس.. 


از نظر من هر خونه ای باید حیوون خونگی داشته باشه :)

حیوونا دوستای خوب آدمان... محبتشون صادقانه اس ،خوب به حرفایی که وقتای بی حوصلگی خر گلوتو میگیره گوش میدن ،بی هیچ اعتراضی :)من امتحان کردم ،شمام امتحان کنین :)


خونه باید به معنی واقعی کلمه خونه باشه ،یه تیکه از بهشت که فقط مال توعه... 

توش کسایی زندگی میکنن که دوسشون داری ،که دوست دارن :)


توش باید زندگی جریان داشته باشه... 



نظرات 3 + ارسال نظر
بریدا یکشنبه 7 آذر 1395 ساعت 01:22 http://brida.blogsky.com

حالا من این پیج هایی رو دوسدارم که خانوما مادر هستن شاغل هستن و زندگیه رنگی دارن کلا پیجشون رنگیه همه کارای خودشون و یه خونه ی خییییلی زیبا :)
سلام دختر بهمنی

سلام خانم

اینام هم مادرن هم شاغل :)

!0 سه‌شنبه 2 آذر 1395 ساعت 07:35

اقااااا
من یبار یه خرگوش گرفتم،
گند زد ب ارمانهام نسبت ب حیوون خونگی!
مامانم دستور داد اونو بفرستم بره یا جفتمونو از خونه میندازه بیرون

استیکر دوشنبه 1 آذر 1395 ساعت 23:49 http://stickr.blogsky.com/

چه حس خوبی..

سلام ،خوش اومدین....
اوهوم :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.