زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

حکومت زن ها...

اگر زنها دنیا را میچرخاندند

هیچ جنگی وجود نداشت

فقط چندتا کشور با هم قهر بودند و حرف نمیزند!!!

نظرات 6 + ارسال نظر
نیما شنبه 7 شهریور 1394 ساعت 09:06 http://from-sky.blogsky.com

سلام و درود خدا بر تمام انبیا و اولیاء و اوصیاء و نایبین و منسوبین و بندگان صالح که هر یک برای هدایت تشریعی کم که نگذاردند هیچ، زیاد هم گذارده اند...ما تا عمری داریم سپاسگزار این عزیزان خواهیم بود!

اما امیدواریم هر یک از ما در کنکاشهای واجب زندگیمون انقدر موفق بوده باشیم که بتوانیم به نتایج زاید الوصفی نیز برسیم شخصی، و اگر رسیدیم در بسط و گسترش آنچه برایش ممارستی داشته ایم کوشا باشیم.. این عین گسترش یک ایدئولوژی ناب خدادادیست بی آنکه رای و نظری هرچند خوب و شایسته قبلا در آن تاثیری داشته باشد..
بعد از آن می توانیم مصرانه یا کوته نظرانه به دفاع از آنچه محصول فکر خودمان است بپردازیم و کمتر در شیپور دنیابینی دیگران بدمیم که همانا عافیت واقعی در این است که جانب خود و سطح آگاهی خود را نیز در نظر بگیریم وگرنه روزی چشم وا می کنیم و می بینیم، که زندگیمان به نقل قولها گذشت و ما سهمی از طراوت تحقیق و گمانه ها نداشته ایم...
امیدوارم به قول استاد مرحوم دیگری که از کهنسالی با عنوان روزهای "حسرت" یاد می نمودند، بتوانیم دست پر بر این وادی وارد شویم تا از حدت حسرتمان بر گذشته ها کاسته باشیم...
بوسه می زنم بر کلمه کلمه تراوشات ذهنی یک مرد، هرچند مختصر .. چرا که محصول اندیشه جستجوگر اوست.. و خداوند سبحان همواره اندک مارا بسیار قلمداد می کند اگر همتی در آن دیده باشد..
عقیده همه بزرگواران به روی دو دیده محترم است، همین که در چنین محافلی قدم گذارده اید و باب گفتگو را گشاده می پندارید.. دنیای ارزش دارد و کم و زیاد هم ندارد..
به شخصه خوشحالم از حضور تک تک عزیزان و ممنون از بانوی بهمنی بخاطر صفای صفحه ایشان، و سپاسگذارم از مصطفی گل بابت شرکت در بحث ... من خیلی کم منظورم با شماست عزیز که همیشه با درصد شمول بالا نوشتم که فقط باب مباحثه را داغ کرده باشم.. وگرنه سلایق و عقاید و منافع هر فرد مختص اوست و البته قابل احترام، مبادا از حقیر چیزی بر دل افکنید که کارم مشکل ساخته اید..
موفق باشید
نیما

سلام....
مرسی از حضورتون....

mostafa جمعه 6 شهریور 1394 ساعت 16:18 http://www.romeo1.blogsky.com

سلام من هیچگونه برداشتی از آیه ندارم ولی درعوض جناب استاد شهید رو خیلی قبول دارم کتاب های زیادی هم ازش تو دسترس هستش.و دوم اینکه قبل اینکه حضرت فاطمه زهرا به دنیا بیان خداوند به پیامبر گرانقدرمون یه پسر داده بودن فکرکنم اسمش هم ابراهیم بوده کهمتاسفانه براثربیماری از دنیامیرن.ولی خب کلاپسر یادختر هیچ فرقی نمیکنه حداقل از نظرمن

سلام....
من نظرم رو خیلی واضح تو پستای قبلی گفتم...
من آدما رو پیش از مرد یا زن بودن به عنوان یک انسان قبول دارم بعد جنسیت معنا پیدا میکنه...
عرض کردم که برای عقاید هر آدمیم احترام قائلم...
به اعتقاد من به تعداد آدم ها عقیده ی شخصی وجود داره و عقیده های هر آدمیم مصرف شخصی دارن...برامم فرقی نداره اون آدم معروف باشه و دنیا قبولش داشته باشه یا اصلا هیشکی اونو نشناسه....
ترجیح میدادم برداشت خودتون رو برام مینوشتید تا اعتقادات و باورای کسی دیگه ای رو...
به هر حال مرسی که وقت گذاشتید و پستا رو خوندید...

ali پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 23:07 http://funyu.ir

سلام وب خوبی داری مایل به تبادل لینک بودی بهم خبر بده
راستی خواستی مدیر وبم شی ثبت نام میکنم

سلام
مرسی نظر لطفتونه....
همین دنیای کوچیک مجازی برام بسه....
مرسی از پیشنهادتون،شاید بعدا ولی در حال حاضر درگیر یه پدیده ی وقت گیر به اسم کنکورم
حتما به وبتون سر میزنم....
همیشه شاد و پیروز باشید

نیما چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 22:55 http://from-sky.blogsky.com

جوابیه سرکار در مقام یک "زن"، قانع کننده تر هست،

علی رغم تمام کاستی هایی که برای مقام زن در نظر گرفته شده و همواره مقاصدی رو بدنبال داشته و داره، و در این میون از عزیزترین کلام حتی خدا برای صحه گذاردن بهش هم استفاده میشه، در بیشتر موارد عقاید و عملکرد بانوان پاکتر، شایسته تر، انسان دوستانه تر و ظلم ستیزتر بوده...
و این در جایی اتفاق می افته که اکثر ما مردان سیاس و عدالتپیشه، چندان گلی به سر بشریت نیا ویخته ایم و به گواه قاطعانه تاریخ آخر همه اقتدارمان به چپاول یا مظلمه و شاید هم ریخته شدن خون ختم می شده که با عواطف حتی دختری 15 ساله منافات دارد..
این زندگی عملیست که ثابت می کنه چه چیز به حال بشر خوب بوده و چه چیز به ضرر، ارجحیت به چیست و لیاقت که راست...
من یک مرد هستم و عار نمی دانم اگر در مقام مقایسه ام با "زن" ترازو تکان هم نخورد.. چراکه معتقدم دهان را می توان تنها به میزان سبقه و اندازه باز نمود که رسوایی ببار نیاورد.. هرگز تملک و سالاری بر کسی که سهمش از قوه اختیار با من یکیست را افتخار نمی دانم و خدا نیز آنچنان که در طبل ها می نوازندش جبار نیست و دیگران (مردان) را نیز به اعمال بی رویه ای اینچنین جاه طلبانه فرا نمی خواند..

مردان مرد دیروز را اگر دیدید سلام ما را نیز حواله کنید بهر باقیات، که امروز حجم اندک محاسن بر صورتها سنگینی دارد چه برسد به یدک کشیدن خصال مردانه.. با این حال، کدام زنی رغبت دارد تا به واقع حکومت تمام عیار مردی اینچنین را تاب آورد و اگر هم نیاورد یاقیش می پندارید...
امان از عقاید یخ زده در صده اول هجری که هنوز که هنوزه منظور آیات شریفه را به سمت و سوی خود متمایل و به سمت دیگری هیچ می بینند..
ضرب مهر سکوت را بر لبها، بگذاریم به وقتش، فی الحال هنوز دنیا آنقدر ها که نشانه ها می گویند به آخر نرسیده که حرف شما حجت باشد و به قول اون آقای معلوم الحال متقن، مطغن یا هر چیز دیگر، و حرف طرف مقابل باد هوا.. که اگر هوایی هم، باشد از برای نفوس ما مردان است و بس..
ما درختان آفت زده را چه به ریاست باغ که پایش اگر بیفتد گردن قطور غرورمان پیش تبر برانش مویی بیش نیست، ادعا ها داریم و نادانیم اما، یادمان رفته که یکی بود، یکی نبود غیر از خدایی که در پیشگاهش همه یکسان بودند، اما به زمین که افتادیم به دنبال میزان و شاقول و خط کش و اندازه و صندلی ها گشتیم بهر ریاست، غافل از اینکه جان برادر!!، خودمان را هم بکشیم، قشنگ هم که بنویسیم، مثال هم که بیاوریم، جامع التفاسیر را هم از حفظ کنیم، بازهم ایندو مساویند، برابر، زیبا تر از دانه های مزدوج گیلاس...

موفق باشید

سلام....
حرفاتون کاملا متین...
قصور از هم نسل های من هم هست که گاهی با سکوتمون باعث میشیم باور های غلط ادامه پیدا کنن...
البته من برای دوستمون هم که اون نظر رو داشتن احترام قائلم ....
هر کسی عقاید خودش رو داره و مجبور نیس با نظر بقیه موافق باشه....

mostafa چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 10:07 http://www.romeo1.blogsky.com

مفاد آنچه استد شهید در استدلال به این آیه شریفه از زبان مخالفین، ارایه می دهد این است که «قوامون علی النساء» برگرفته از تعبیر «قام علیه» می باشد. معنای «قام علیه» روی سرِ کسی ایستادن است.

«پس قرآن می گوید: مردانند که بر زنان حکومت می کنند. یعنی باید این گونه باشد. دخالت کردن در سیاست، حکومت بر دیگران است. زن، اگر متصدی مقامات سیاسی بشود، لازم می آید بر مردها حکومت کرده باشد و خلاف آیه قرآن است.»

امیدوارم قانع کننده باشه

سلام....
مطمئنا مسلمانین و حتما بیشتر از من کتاب خدا رو خونید....
حتم دارم به این آیه برخوردین که میگه مرد و زن پیش خدا برابرند مگر به درجه ی تقوا....
این آیه که اشاره کردین از سوره ی نساء هستش... جالبش اینکه آقایون هرجا به کارشون میاد مسلمون میشن مثلا حق چندهمسری بودن!منتها به این دقت نمیکنند که گفته شده در صورت رعایت عدالت!!حالا خودمونیم مردا نمیتونن یه کیک رو مساوی تقسیم کنن چه برسه به رعایت عدالت بین چهارتا زن!
توی سوره ی 228 بقره نوشته شده و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف... یعنی زن همانقدری که در خانواده و اجتماع وظایف سنگینی داره حقوق قابل توجهی هم داره... درمورد حقوق معنوی که هیچ آیه ای که دال بر برتری مردان باشه نیست! در مورد حقوق مادیم همین طور بعلاوه شاید بشه گفت عکسشم صادقه!چرا که خانم ها در اموال همسرانشان حق دارند کوچک ترینش نفقه و مهریه!در حالی که مردان چنین حق و حقوقی ندارند!.....
طبق گفته های خودتون که به سوره ی نساء اشاره داشتید باید بگم با یه گشت ساده توی اینترنت متوجه میشین برداشت های زیادی از این آیه شده و بغضیها هم که کلا عاشق این هستن که هر جوری دوست دارن برداشت کنن...
خدایی که به عدالت و مهربونیش ایمان دارم هیچ فرقی بین دو جنسی که آفریده نمیگذاره و میگه درجه ی برتریشون فقط به میزان ایمان ماست...
اگر درست به آیه ی 32 همین سوره ی نساء که این برداشت رو ازش کردین نگاه کنین به این آیه میرسن" و لا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض للرجال نصیب مما اکتسبوا وللنساء نصیب مما اکتسبن و سلوا الله من فضله ان الله کان به کل شیء علیما
یعنی امکانش هست خدا تو یک آیه هم مرد و به زن برتری بده و هم بگه که" و نعمت ها و مال و ثروتی که خدا به سبب آن برخی از شما را به برخی برتری داده آرزو مکنید...حتما به صیغه ی افعال هم توجه کردید....
نتیجه آنکه با بیان نکات بالا می توان گفت که تفاوتی بین زن و مرد در حقوق وجود ندارد ولی با توجه به خصوصیات و ویژگی هایی که خداوند برای هر یک از زن و مرد قرار داده است تفاوت هایی در حقوق زن و مرد احساس میشود!که در واقع این چنین نیست...چرا که اینگونه تفاوت ها ناشی از سیستم خلقی بین زن ومرد میباشد که متناسب با آفرینش این دو صنف است...
از طرف دیگر تفاوت مسئله ای غیر از "تبعیض" است...چرا که تفاوت ها ناشی از ویژگی ها و استعداد ها می باشد ولی تبعیض ناشی از بی عدالتی است...
و همین تفاوت ها باعث میشوند هر یک از دو جنس وظایفی را عهده دار شوند و اینگونه میتوان گفت که زن و مرد با ازدواج با هم تکمیل میشوند!و این یعنی هیچ کدام به تنهایی کامل نیستند...
در قرآن کریم هیچ آیه ای یافت نمیشه که به طور کلی یک قاعده یا قانونی را بیان کرده باشه که مردان از حقوق بیشتری نسبت به زنان برخوردارندمگر در مواردی خاص!که در آنها برای حفظ تعادل میان حق و مسئولیت نکاتی را بیان کرده که برخی به اشتباه آن را حقوق بیشتر مردان استنباط کرده اند که صحیح نیست...
در نهایت اینکه من نه با پدیده ی مرد سالاری و نه با پدیده ی فمنیست موافقم!
اینا یه سری جریان فکری هستن که در اثر همین توهم برتر بودن هر جنس نسبت به دیگری به وجود اومدن ....در حالی که اگر هر کدوم از زن و مرد کامل بودن دیگه نیازی نبود که زوج بشن...این یعنی برتری در کار نیست....
تمام حرف من اینکه مرد و زن متفاوت هستن اما هیچ برتری به هم ندارند....
اگر جنس مرد بهتر بود حتم دارم خدا به پیامبرش که دنیا رو به خاطر عظمتش خلق کرده پسر میداد نه یک دختر...نه یک زن...
موفق باشین

نیما سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 19:06 http://from-sky.blogsky.com

و البته ...
اگر مردها باهم قهر بودند، نیز چند زن، کشورها را می چرخاندند! آنوقت دوباره جنگ سر می گرفت!

اینم حرفیه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.