زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

اینجا هنوز هم حرف هایی بینِ من و دنیا هست که بینِ من و دنیا میماند.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

آن‌که می‌داند چه می‌گویم کجاست؟!

داشتم فایلا رو گشت میزدم،بی هدف،همین جوری...

اتفاقی یه اسمی نظرم رو جلب کرد،توی ذهنم یه چیزی مرور شد...

تعلل کردم...


اسم رو لمس کردم و عکس باز شد...

نگا کردم،با دقت...


نگام رو از صفحه گرفتم،گوشی رو خاموش کردم گذاشتم کنار...



مطمئن شدم که من هر قدر کمتر به این گوشی دست بزنم آروم ترم....




*عنوان از فریدون مشیری


اثرات فکر کردن با درد معده....

معده درد داشتم...

هر چند دردش کمتر از بعضی حرفاست...


به طرز خنده داری بعد از 12ساعت خالی  بودن معده ام گشنم نیست حتی احتمالا حالمم از غذا بهم میخوره...


اگه درای خوابگاهو نمیبستن ترجیح میدادم برم بیرون قدم بزنم...


هر اتفاقی بیفته ،بیفته،هیچ تاثیری توو نتیجه نداره آدم همیشه تنهاس،معنیشم بد نیست یعنی تحت هر شرایطی خودتی و خودت پس بهتره با خودت مهربون تر باشی که من فکر میکنم بعضا مهربون نبودم....شاید،نمیدونم....