توو نور شمع دستت رو میگیرم و بهت میگم گوش کن!
آهنگ ساقیا رو پلی میکنم و تو میخندی:)
با تو حتی وقتی برق نیست هم میشه خوشحال بود :)
با تو میشه خندید ،میشه رقصید ،میشه بچه شد و پا به پات بازی کرد :)
میشه توو چشای شکلات داغیت زل زد و از ته دل لبخند زد :)
من به فکر باتری گوشیمم که کم مونده خاموش شه و تو ذوق میکنی از روشن بودن شمعا :)
توو دنیا ،هر کسی یه چیزی یه کسی رو داره که براش از جوونش عزیز تر عه...
تو برای من همون عزیزترینی :)
همونی که به خاطرش مرد دوختن زمین و آسمون به همم...
حتی موقع خواب که نق میزنی و میخوای بیدار بمونی و فیلم نگا کنی...
من همین پسر کوچولوی نق نقو رو هم دوس دارم ^_^
با تو هر گوشه ی این دنیا میشه از نو شروع کرد به ساختن یه دنیای جدید...
یه زندگی جدید...
با تو تحت هر شرایطی میشه از ته دل خندید...
میشه بغلت کرد و چلوندت و به تقلای تو برای فرار کردن خندید :)
دنیا با چشای شکلات داغی تو،با صدای خنده های از ته دلت ،با ماچای آبدارت ،با شیرجه زدنات رو من برای بیدار کردنم ،یا در باز کردنای یهویی بدون در زدن ،یا حتی شکمو بودنت یا ولو کردنت خودت توو بغلم یا داستان همیشگی بیدار کردن یه خرس کوچولوی خوابالود از خواب ،برای من جای قشنگ تری عه...
دنیا با تو برای من قشنگ تر عه :)
بخند داداش کوچولو :)
بخند طولانی و از ته دل...
بخند تا وسط این همه نشدن و خستگی یه نفس عمیق بکشم...
بخند ^_^