زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

هم اتاقی های جدید من:)

هم اتاقیام یکشون همکلاسی سال قبلمه اسمشم شقایق عه... اون یکیم یه دختر مو سیاه ورودی همین ساله که یه گربه داره،اسم خودش تینا اسم گربه اش هم لئو:)


یعنی دقیقا شبیه گارفیلده،خیلیم لوس و مغرور و حرص درآره   و بیشعور:))))))

البته دوسش داریم:)


هم تینا هم شقایق هر دوشون تک دخترن....


و تینا جانه جان هم که به قول یکی از دوستان کرکس عاشقه،اسم جفت سه ساله اش هم مسعوده....


الانم بچه ها خوابیدن و بنده مشغول درسم....

شقایق سرماخورده و بهش قرص دادم،تینام که استرس روز اول دانشگاهش رو داره و الانم بد از کلی غر غر من که بخواااااااب گرف خوابید...



حالا من موندم و خیل عظیمی از درسا و کتابایی که هر کدوم یه سلاح سرد محسوب میشن و لئویی که این وقت شب بازیش گرفته داره خاک میریزه توو سر وسایل من:/

حالا بازم جای شکرش باقیه اون ناخنای مخوفش رو دوستم سارا امروز اومد گرف....


اصلا این گربه زلزلیه برا خودش!

از بین این همه جا اومده توو تخت من سرشو گذاشته رو کتابای من یه دستشم رو کیفم!

الانم داره کم کم لا لا میکنه آتیش پاره:)))))))))