زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...
زنانه ترین ناگفته های حوا

زنانه ترین ناگفته های حوا

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید،اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید،این منم قهرمان خودم...

سر می رودگل از سبد،عطر از گل،باد از عطر،چنان که تصویر از آیینه و زیبایی تواز چشم من.

از خجالت آب شدم وقتی علی بهم گفت خاله فهمیده فکر و حسم درباره ی تو چیه....

و اینکه از تو هم پرسیده....


یا رضا و امین و وحیدو یه تعداد دیگه از دوستامونم به همین نتیجه رسیدن.....



یعنی این چند ماه رو سرمون عین کپک زیر برف بوده و خبر نداشتیم....

تو که میدونستی من نمیدونستم...

اگه علی نمیگف بازم متوجه نمیشدم....




*عنوان از عمران صلاحی